۱۳۹۳ آبان ۲۸, چهارشنبه

آشنايي زدايي

احمد قدرتي پور

آشنايي زدايي (Defamiliarization) انگار هستي و وجود و واقعيت موجود است براي آفرينش موجوديت و هستي ممكن . اين لزومن در صور ذهني اتفاق مي افتد و كه بستر بروز و حضور آن تخيل است . اين اساس نگاه مدرن به زبان ، ادبيات و هنر و حتا جامعه ، تاريخ و انسان و خدا و ... هست كه نخستين بار با ديالكتيك به مثابه متد شناخت مطرح شد(ديالكتيك تاريخي و تكاملي كه با ديالكتيك هگلي و ... متفاوت است) . در زبان و ادبيات نخستين بار ويكتور اشكلوفسكي آن را اصطلاح كرد و توضيح داد . آشنايي زدايي مفهومي ست كه همچون ديالكتيك مؤلفه ي انكارناپذير هويت متكامل انسان و شناخت اوست و درك و توضيح آن نيز همچون ديالكتيك بسيار پيچيده و دشوار بوده و نياز به آگاهي هاي عميق پيشيني دارد .